تبریز- پایگاه خبری بامداد فردا- نفسها تند بود، پاها خسته، اما امید در چشمان رکابزنان میدرخشید. مرحله پایانی تور بینالمللی دوچرخهسواری ایران – آذربایجان، از سرعین تا تبریز، آخرین فرصت بود برای نمایش توان، تعهد، و آرزوی قهرمانی.
به گزارش پایگاه خبری بامداد فردا، نفسها تند بود، پاها خسته، اما امید در چشمان رکابزنان میدرخشید. مرحله پایانی تور بینالمللی دوچرخهسواری ایران – آذربایجان، از سرعین تا تبریز، آخرین فرصت بود برای نمایش توان، تعهد، و آرزوی قهرمانی.
اما هیچکس فکر نمیکرد آن ۱۲۰ کیلومتر آخر، تبدیل به یک مسیر بیبازگشت برای یکی از ورزشکاران شود.
در میانهی راه، صدای برخورد، فریاد و سکوتی سنگین بر دل جاده نشست. دوچرخهسواران تیم اسپور توتو ترکیه با یکدیگر برخورد کردند و یکی از آنها، مصطفی آیورکان، دیگر هرگز نتوانست ادامه دهد.
تلاشهای اورژانسی و انتقال سریع او به بیمارستان هم نتوانست از مرگ پیشگیری کند. مصطفی، جوانی پرانرژی و ورزشکاری حرفهای، در همان روزی که جهان روز جهانی دوچرخهسواری را جشن میگرفت، چشم از دنیا بست؛ در غربت، در کشوری دیگر، بر جادهای که قرار بود به نقطهای برای افتخار برسد.
غم بزرگی بر دل همه دوچرخهسواران نشست. کسی نبود که آن روز بتواند بدون اندوه رکاب بزند. نه فقط تیمش، بلکه تمام شرکتکنندگان، تماشاگران، و حتی آنان که فقط خبر را خواندند، قلبشان فشرده شد.
مرگ مصطفی، تلنگری شد؛ تلنگری سخت به همهی ما که شاید گاهی فراموش میکنیم ورزش، با تمام زیباییاش، خطر هم دارد. باید بیش از پیش به ایمنی فکر کنیم. به پیشگیری. به جان انسانهایی که برای آرمان و عشقشان به ورزش، زندگیشان را به جاده میسپارند.
مصطفی آیورکان، شاید از میان ما رفت، اما یادش تا همیشه با ما خواهد بود. در هر نفس دوچرخهسواری، در هر رکابی که بر زمین میخورد، و در هر دعایی که زیر لب، آرام برای آرامشش زمزمه میشود.
- نویسنده : سیده مریم یوسفی